رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌ها از 2010

ناصرخسرو قباديانى

ناصرخسرو قباديانى(481-394 قمرى) از شاعران برجسته‌ى ايران است که با دانش‌هاى روزگار خود نيز آشنا بود. او طى سفرى هفت ساله از سرزمين‌هاى گوناگونى ديدن کرد و گزارش آن را در سفرنامه‌اى به يادگار گذاشت. در مصر با فرقه‌ى اسماعيليه آشنا شد و به خدمت خليفه‌ى فاطمى مصر، المستنصر بالله، رسيد. او براى فراخواندن مردم به مذهب اسماعيلى به خراسان بازگشت، اما مردم آن‌جا چندان از دعوت او خشنود نبودند. به ناچار در سرزمين کوهستانى يمگان در بدخشان گوشه‌نشين شد و به سرودن شعر و نگارش کتاب‌هايى در زمينه‌ى باورهاى اسماعيليان پرداخت. زندگى‌نامه ابومعين حميدالدين ناصرخسرو قباديانى مروزى، در سال 394 هجرى در روستاى قباديان مرو، که اکنون در تاجکستان است، ديده به جهان گشود. جوانى را به فراگيرى دانش‌هاى گوناگون پرداخت و در سايه‌ى هوش سرشار و روح پژوهشگر خويش از دانش‌هاى دوران خود مانند فلسفه، اخترشناسى، کيهان‌شناسى، پزشکى، کانى‌شناسى، هندسه‌ى اقليدوسى، موسيقى، علوم دينى، نقاشى، سخنورى و ادبيات بهره‌ها گرفت. خود او در اين باره مى‌گويد: به هر نوعى که بشنيدم ز دانش نشستم بر در او من مجاور نماند

اسطوره ها و قهرمانان ایران کجایند ؟

جهان امروز فصل بهار و رویش باشکوه علمی خویش را طی می کند هر روز دهها هزار اختراع در سرتاسر جهان به ثبت می رسد نامهای بسیاری بر سر زبانها می افتد و هنوز بیست و چهار ساعت نگذشته که دهها هزار نام دیگر مطرح می شوند و همین طور... اما این همه ستاره چطور در جوامع تبدیل به خورشید نمی شوند ؟! خورشیدها چه کسانی هستند ؟ خورشیدها شخصیت های کاریزمایی هستند که توده را همراه نفس های خویش می کنند . چهره های آنها ، صدای آنها و... می شود طول موجهای نظرات و خواسته های یک ملت ... این مقدمه کوتاه را گفتم تا برسم به خورشیدی فروزانی در ایران امروز . همانی که می گوید : برآزندگان شادی را از بوته آتشدان پر اشک ، بیرون خواهند کشید . بله منظورم ارد بزرگ است . او و آرمانهایی که در کتاب سرخ به آن پرداخته است بک گراند و پس زمینه ایی از اندیشه خردمندانه ایرانی را به نمایش گذارده است . واژه های او راهکارهای منحصر به فردی است راهکارهای که پاسخ سئوالات بی جواب نسل ماست . می گوید : اسطوره ها زاینده اند ! آنان برای فرزندان سرزمین خویش همواره امید به ارمغان می آورند . سخن او دقیقا مخالف کلام

دیدگاه مسعود اسپنتمان درباره فلسفه ارد بزرگ (صوفیگری2)

ارد بزرگ می گوید : سرزمینی که جوانانش دارای افکاری صوفیانه هستند ، بزودی بردگی را نیز تجربه میکنند چه گفت آن سخنگوی آزاده مرد / که آزاد را، کاهلی بنده کرد (فردوسی بزرگ) در آیین ایرانیان، ستایش شده است کاشتن درختان و آباد کردن زمین، بیوگانی، رنج کشیدن در کار و هرگونه تلاشی در زیستن زمینی، تا آنجا که زرتشت با آیین مینویی برخیِ گاو به دست میترا میستیهد، و آدمیان را به باور نداشتن اندیشه های صوفیانه پند میدهد. او ستاینده زمین است و با خواردارندگان آن میانه ای ندارد. خواه کرپن ها و کویها باشند خواه گئوتم (بودا). در کتاب های آیینی ایران، برترین زمین آنجا شناسانده میشود که مردی بر روی آن به کشت میپردازد و بدترین زمین جاییست که بی کشت و رنج بماند. ایرانیان نژاده با زاریستن و آه و نیازورزی سوی ایزد هیچ میانه ای ندارند. آنان، نان، از بازوی خویش میخورند، و سر به گریبان "در بحر مکاشفت مستغرق نمیشوند"، شاید روزیشان از "ملکوت" برسد. بکارند و ورزند و خود بدروند/ به گاه خورش، سرزنش نشنوند

دیدگاه مسعود اسپنتمان درباره فلسفه ارد بزرگ (صوفیگری1)

ارد بزرگ میگوید: فرمانروایان، اگر خوبی صوفیانه داشته باشند، همواره دشمنان سرزمین خویش را افزون نموده و گستاخ تر میکنند خوبی چیست و خوبی صوفیانه چه؟ در آغاز بایاست بدانیم که "خیر و خوبی" معنای یکسانی با "نیکی" ندارند. به گفتار دیگر، اگرچه خوب و نیک هر دو، بار اخلاقی دارند، "نیکی" از اخلاق مطلق و مثالی [ایده آل] سخن میگوید در حالی که "خوبی" از هرآنچه مردمان آن را نیک میدانند! (جدا از دیدگاه معنایی زبان فارسی که در آن، "خوب" در معنای "زیبا" به کار میرود نه در چم "نیک"). واژگانی چون خیر و شر، گزارشی است از نگرش مردمان هر سرزمین به نیک و بد "مثالی" [چهره مینوی هر چیز] باشنده در اندیشه شان. ازین رو، پرداختن ارد بزرگ، به گزاره ی «خوبی صوفیانه» نباید ما را به این پرسش وادارد که اگر در اندیشه ی ناب ایرانی و پیرو آن در اندیشه ی ارد بزرگ، زندگانی نیازورزانه ی صوفیان، "بد" به شمار می آید، به کار بردن قید "خوب" برای آن از چه روی است؟ چرا که در اندیشه ی هندیان و ایرانیان گنوستی

دانشمندان خورشید را تکثیر می‌کنند

با هدف دستیابی به انرژی پاک دانشمندان خورشید را تکثیر می‌کنند دانشمندان قصد دارند با هدف دستیابی به انرژی پاک ، با شلیک پرتوهای لیزر به یک گلوله کوچک هیدروژن، انرژی خورشید را تکثیر کنند. به گزارش ایرنا ، روزنامه «تایمز لندن» روز یکشنبه نوشت: فیزیک دانان «مرکز ملی احتراق» در «لیورمور» واقع در آمریکا می گویند: آزمایشات گداخت هسته ای می تواند ، یک منبع انرژی پاکیزه در اختیار جهانیان قرار دهد. دانشمندان گفتند: این گلوله هیدروژن با 192 پرتو لیزر (با قدرت 500 تریلیون وات) هدف قرار می گیرد. این میزان هزار برابر انرژی شبکه ملی برق آمریکا است. «اد موسس» مدیر این مرکز ابراز امیدواری کرد: این آزمایشها نشان دهد امکان تولید انرژی بیشتر وجود دارد و گداخت می تواند یک منبع تامین انرژی بدون کربن باشد. دانش ساخت نیروگاه های انرژی گداخت که می تواند جایگزین پاکیزه ای برای سوخت های فسیلی باشد، دستکم به 25 سال زمان نیاز دارد. سوخت این نیروگاه ها از اتم های هیدروژن استخراج شده از آب دریا تامین می شود تا برق فاقد کربن با کمترین زباله های رادیواکتیو تولید کند. با پایان عمر ذخایر فسیلی جهان ، بشر به مسی

خوب زندگی کردن هنر است

آمار بالای خودکشی، افسردگی، طلاق، اعتیاد، اختلالات روانی، قتل و … در کنار مهم‌ترین عوامل مرگ و میر یعنی بیماری‌های قلبی- عروقی، سوانح و حوادث، گویای این امر است که زندگی سالم به «زیستن دشوار» تبدیل شده است. پیچیدگی روابط و مناسبات انسانی، نفوذ و گسترش وسایل ارتباط جمعی، تنوع در مصارف زیستی و فرهنگی به همراه افزایش جمعیت و مطالبات آنان و مهم‌تر از همه تغییرات ایده‌آل‌ها و آرمان‌های بشر امروزی، زیستن را از وضعیت همگون و ساده به وضعیتی ناهمگون و پیچیده تبدیل کرده است. ا ین وضعیت اگر چه از سویی به تحولات پرشتاب و پیچیده ی جامعه ی مدرن ربط دارد ، اما از سویی دیگر و مهم‌تر از آن به ناکارآمدی نهادهای سنتی خانواده، نظام آموزشی و سایر نهادهای فرهنگی‌ ما برمی‌گردد. نظام خانوادگی و آموزشی ما نتوانسته خود را با تحولات ارزشی، فرهنگی و تکنولوژیکی جامعه ی جدید وفق دهد. این امر ضمن این که از شکاف نسل‌ها تأثیر پذیرفته بر عمق این شکاف نیز افزوده است. بخشی از نابسامانی‌های خانوادگی و چالش‌های تربیتی که در درون خانواده‌های ایرانی در رابطه با فرزندانشان وجود دارد به ناآگاهی و ند